- تصویر پربازدید از سحر دولتشاهی در حال ورزش در باشگاه (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم - میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن آهنگ
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
بررسی و نقد فیلم بیچارگان 2023 Poor Things : کمدی سیاهِ عجیب و غریب که برای اما استون اسکار آورد!
نواندیش - ویکی پدیا - فیلیمو: بیچارگان Poor Things فیلم کمدی سیاهِ خیالپردازی علمی محصول ۲۰۲۳ به کارگردانی یورگوس لانتیموس است که از فیلمنامهای اثر تونی مکنامارا ساخته شد. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشتهٔ آلاسدایر گری چاپ سال ۱۹۹۲ است.
داستان
زنی جوان به نام بلا توسط دانشمند و محافظش دکتر گادوین باکستر به زندگی بازگردانده میشود. بلا که در ابتدا ساده لوح بود، مشتاق است تا در مورد دنیای اطراف خود بیاموزد، البته تحت حمایت باکستر. او که میخواهد چیزهای بیشتری ببیند، با دانکن ودربرن، یک وکیل ماهر و بدجنس فرار میکند و در سراسر قارهها سفر میکند. بلا فارغ از تعصبات زمانهٔ خود، خواهان برابری و رهایی است.
بازیگران
اما استون در نقش بلا باکستر(برنده جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره های بفتا و گلدن گلوب و اسکار 2024)
مارک رافلو در نقش دانکن ودربرن
ویلم دفو در نقش دکتر گادوین باکستر
رامی یوسف در نقش مکس مککندلز
جراد کارمایکل
کریستوفر ابوت
مارگارت کوالی
کاترین هانتر
سوزی بمبا
وین برت
اما استون
فروش فیلم
تا ۱۸ فوریه ۲۰۲۴، بیچارگان ۳۲ میلیون دلار در ایالات متحده و کانادا و نیز ۶۰٫۵ میلیون دلار در سایر کشورها فروش داشتهاست که فروش جهانی آن در کل به ۹۲٫۵ میلیون دلار رسیدهاست.
نمرات فیلم
در وبسایت راتن تومیتوز، ٪۹۳ از ۳۳۹ بررسی منتقدین مثبت است و این فیلم میانگینِ امتیاز ۸٫۶/۱۰ را در اختیار دارد. اجماع این وبسایت چنین مینویسد: «بیچارگان که بسیار مبتکرانه و بهتر از حد معمول است، اثر ممتازِ عجیب و غریبِ هوشمندانهای برای کارگردان یورگوس لانتیموس و ستاره اما استون محسوب میشود.»
این فیلم در متاکریتیک، که از میانگین وزنی استفاده میکند، بر اساس نظر ۶۱ منتقد امتیاز ۸۷ از ۱۰۰ را کسب کرده که نشانگر «تحسین همگانی» است.
تماشاگرانی که توسط سرویس سینماسکور مورد بررسی قرار گرفتند به این فیلم نمره «A−» در مقیاس A+ تا F دادند، و آنهایی که توسط پستترک نظرسنجی شدند نمره کلی ۶۸ درصد مثبت را به آن دادند و ۷۵ درصد از آنها گفتند که قطعاً این فیلم را توصیه میکنند.
نظر منتقدان
ای. وی. کلاب | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
لی مونسون | بیچارگان تلفیقی نادر از عوامل بااستعدادی است که همگی عملکردی عالی دارند، بهطوری که به سختی میتوان آن را چیزی جز یک فیلم استادانه توصیف کرد.
Slash Film | امتیاز: ۹۵ از ۱۰۰
مایک شات | یورگوس لانتیموس در بیچارگان با اعتماد به نفس با هر چالشی که فکر کنید روبرو میشود. تقریبا هر ثانیه از فیلم از لحاظ لحن، تم، شخصیت و دامنه، کاملا سنجیده بهنظر میرسد.
انترتینمنت ویکلی | امتیاز: ۹۱ از ۱۰۰
مورین لی لنکر | بیچارگان فیلمی پرشور، فوقالعاده جذاب، بهطرز دیوانهواری خندهدار و پر از دیالوگهای وقیحانه است. داستانی عاشقانه درباره زنی که یاد میگیرد عاشق خودش شود، صرف نظر از اینکه دیگران فکر میکنند او چگونه باید باشد.
تایم | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰
استفانی زاکارک | بیچارگان شاید از برخی از جلوههای فریبنده خود سود برده باشد، اما این بهترین فیلم لانتیموس تا به امروز است. فیلمی عجیب و مجلل که هم نسبت به شخصیتهایش و هم مخاطبان سخاوتمندانه عمل میکند. و استون که در سوگلی نیز بسیار خیرهکننده بود، در اینجا نبض و منبع اصلی قدرت فیلم است.
شیکاگو سان تایمز | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰
ریچارد روپر | همیشه مجالی برای داستانهای کاملا بدیع و منحصربفرد وجود دارد، همانطور که دو فیلم موفق اکران تابستان، باربی و اوپنهایمر را میتوان به عنوان شاهدی بر این دعا در نظر گرفت. اکنون میتوانیم فیلم زیبا، پرزرق و برق، فوقالعاده عجیب و غریب و به شکل جسورانهای وقیحانه یورگوس لانتیموس را به این فهرست اضافه کنیم. اگرچه ممکن است این گزاره که هرگز چنین فیلمی را ندیدهاید کلیشهای بهنظر برسد، اما به من اعتماد کنید: شما هرگز فیلمی مانند بیچارگان ندیدهاید.
اسلیت | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
دانا استیونز | بیچارگان یک بازنگری فمینیستی از اسطوره فرانکنشتاین است. فیلمی با فضایی فوقالعاده مجلل که اما استون در نقش اصلی آن میدرخشد. این نه تنها فیلم مورد علاقهام از لانتیموس تا به امروز است، بلکه شاید تنها فیلمی از او باشد که واقعا دوستش داشتم.
مجله اسلنت | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
کایل ترنر | اگرچه کمدی فیلم میتواند بسیار خلاقانه و نامتعارف باشد، اما بزرگترین دارایی آن توانایی اما استون در به تصویر کشیدن بلا باکستر در ابتدا به عنوان یک دلقک و سپس به عنوان مبنای احساسیای است که کل فیلم حول آن ساخته میشود.
LarsenOnFilm | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰
جاش لارسن | این یک دستاورد ویژه و کاملا طاقتفرسا است.
نیویورک تایمز | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
منولا دارگیس | مدت زیادی از بیچارگان نمیگذرد که احساس میکنید انگار تحت فشار و آزار قرار گرفتهاید تا فیلمی را دوست داشته باشید که عمیقا خودپسند است.
Vulture | امتیاز: ۳۰ از ۱۰۰
آنجلیکا جید باستین | بیچارگان در نهایت هم از لحاظ قصه و هم حال و هوا فیلمی ناخوشایند و زننده است که حتی شکوه زیباییشناختی آن را خنثی میکند.
آبزرور | امتیاز: ۲۵ از ۱۰۰
رکس رید | من از آن متنفرم، اما با اکراه یک ستاره بخاطر طراحی صحنه و لباس عجیب و غریب آن میدهم. در حالیکه فیلم در نهایت هیچ نقطهنظر و دیدگاهی ارائه نمیدهد،به میزان بسیار کمی هیجان و جذابیت دارد.
نقد جدید و متفاوت فیلم: تحقیر علم، غثیان ذهن: نگاهی به فیلم بیچارگان (Poor Things)
نقد فیلم بیچارگان برگرفته از سایت امپایر
جان نیوجنت | رمان اصلی سال ۱۹۹۲ آلاسدایر گری که بیچارگان براساس آن ساخته شده است، تا پیش از آنکه نام یورگوس لانتیموس به میان بیاید، هرگز بهطور جدی به عنوان دست مایهای مناسب برای یک اقتباس سینمایی در نظر گرفته نشده بود. این یک کتاب سنگین پرطمطراق و نامتعارف است که حداقل توسط چهار روای با درجات مختلف اطمینانپذیری بازگو میشود و برداشتی منحصر بفرد از اسطوره فرانکنشتاین را ثبت میکند: داستان به بلوغ رسیدن زن جوانی به نام بلا باکستر که از مغز بچه خودش بهره میبرد و در گلاسگو عصر ویکتویا مفاهیمی مانند فمینیسم، عدالت اجتماعی و آداب جنسی را میآموزد.
لانتیموس مانند یک پسر عموی نزدیک حساسیتهایی مشابه گری دارد. این فیلمساز یونانی که شاید بتوان به او لقب بهترین پوچ گرای سینما را داد، از کشتن گوزن مقدس تا سوگلی، همیشه توانسته است در مرزی ظریف میان کمدی سیاه مضحک و حقایق احساسی و سیاسی عمیق، گام بردارد. او و فیلمنامهنویسش تونی مکنامارا در اینجا یک استیمپانک سورئال خارقالعاده (یا بخارپانک یک زیر-سبک از علمی-تخیلی، ادبیات گمانهزن تاریخ متناوب است که در اواخر ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ مطرح شد)، و یک کالبد شکافی لگامگسیخته از مناسبات جنسیتی، ارائه کردهاند. فیلمی که شاید بتوان از آن به عنوان صریحترین و گزندهترین فیلم در کارنامه فیلمسازی فوقالعاده موفق لانتیموس، نام برد.
فیلم لانتیموس از رمان گری خندهدارتر، رکیکتر و صریحتر است؛ که اگرچه در جاهایی متعادلتر عمل میکند، اما در بقیه جاها شدت مییابد. بخش پایانی کتاب که افسار راوی را به بلا میسپارد و همه چیزهایی که قبل آن بود را کاملا از نو بازنگری میکند، به شکل جسورانهای حذف شده است. در عوض، فیلم نظرگاه و تمرکز را از آرچیبالد مککندلس (که در اینجا به مکس مککندلز تغییر نام داده) به خود بلا منتقل میکند و به این ترتیب مضامین مردسالاری و عاملیت زنانه را پررنگتر میسازد.
این تصمیم کانون توجه داستان را به بلا میدهد و اما استون در نقش او بیشترین بهره را از آن میبرد. استون که هنوز از همکاری خود با لانتیموس در سوگلی به وضوح سرمست بهنظر میرسد، شاید غنیترین، دلچسبترین و جسورانهترین بازی خود تا به امروز را ارائه داده است. او به معنای واقعی کلمه مثل یک کودک شروع میکند، یک چالش بازیگری که با انتخاب فردی نامناسب میتوانست شبیه یک تمرین مدرسهای باشد. اما با حضور استون، اجرایی عمیقا هوشمندانه و غیرمنتظره و سرشار از جزئیات و پختگی را شاهد هستیم. پیشرفت بلا هم گام به گام و هم سریع است؛ او با اجرایی بدون کلام شروع میکند و به آرامی صاحب زبان و واژگان میشود و در نهایت فیلم را به عنوان یک آدم همه چیز دان پرگو که گنجینهای از اطلاعات است، به پایان میرساند. کسی که از غیرعادی بودن خود خشنود است و جسورانه هر چه میخواهد به زبان میآورد. تماشای کار استون شور و هیجانی مداوم و غیرقابل پیشبینی به همراه دارد.
این یک نقش آگاهانه احمقانه و مضحک است و به مقدار زیادی صراحت نیاز دارد، هرچند استون همیشه هم در ارائه نتهای احساسی و شهودی و هم در ارائه نتهای بزرگ و قبیحانه، به یک اندازه خوب بوده است. همانطور که بلا یاد میگیرد چگونه باشد، استون نیز بر بدن خود مانند یک ابزار، کنترل کامل دارد و با دقت یک جراح در طول سفر روشنگرانه خود آن را بکار میگیرد.
این سفر توسط مردان زندگیاش شکل گرفته است که بهنظر میرسد هر کدام نشاندهنده حالتهای مختلفی از مردانگی هستند: از جمله پدر نیابتی او گادوین، با بازی یک ویلم دفو سرسخت، باوقار و مثل همیشه درخشان، که بلا از او به عنوان خدا یاد میکند. همچنین شوهر آینده و مهربان او مکس را داریم (با حضور رامی یوسف که در اولین نقش سینمایی مهم خود حضوری چشمگیر نشان میدهد). و در نهایت به اولین معشوق او، دانکن ودربرن با بازی مارک رافلو میرسیم. دانکن مانند برداشتی سینمایی از سیزدهمین دوک وایبورن سریال نمایش سریع (یا د فست شو The Fast Show)، تعریفی از آدم فرومایه و دغلبار است. رافلو با طنز همیشگی و لهجه مضحک انگلیسیاش، در حالیکه ابرویی بالا انداخته و سبیل خود را تاب میدهد، دیالوگهای بامزهای به زبان میآورد.
همانطورکه بلا و دانکن یک سفر سیاحتی پرزرق و برق به سراسر جهان را شروع میکنند، تصویرسازیهای شگفتانگیز فیلمبردار باتجربه ایرلندی روبی رایان از سیاه و سفید گوتیک به یک پالت رنگی اشباع شده هایپررئال (نوعی واقعی گرایی افراطی) تغییر میکنند که به نوعی به موازات گسترش پالت فرهنگی و اجتماعی خود بلا قرار میگیرند. لحن ناموزون فیلم نیز با موسیقی بهطرز ماهرانهای عجیب و غریب و ناهنجار جرسکین فندریکس تقویت میشود، گویی که میکا لیوی موسیقی متن یک برنامه تلویزیونی سیبیبیسی (CBBC) را ساخته باشد (شبکهای بریتانیایی برای کودکان).
همه اینها در کنار هم به یک کمال سینمایی سرگیجهآور ختم میشوند؛ مانند خوردن تعداد زیادی خوراکی که آغشته به مواد توهمزا هستند. با اینحال لانتیموس عملا دوباره نوعی حال و هوای پوچ گرایانه را تزریق میکند. او، مکنامارا و استون، در نهایت به بلا خودمختاری و عاملیت میبخشند و همراه آن عجیبترین پایان خوش تاریخ سینما را رقم میزنند. به سختی میتوان مشخص کرد که با چه معجونی روبرو هستیم، اما همان چیزی است که از آن انتظار داریم. فیلمی مطلقا دیوانهوار، کاملا قبیح و یک اثر اورجنیال واقعی: بیچارگان به همان اندازه که همیشه از لانتیموس و استون انتظار میرود، فیلمی خوب است.
نقد فیگار
کتابی که آقای «لانتیموس» فیلم را از آن اقتباس کرده، یک اثر مربوط به دوره ادبیات ویکتوریا است. کارگردان سعی دارد تا با ماهیت طنزگونه و کمدی درون ادبیات آن دوره، داستان خود را پیش ببرد و طعنههایی از جنس ویکتوریا به اشخاص مربوطه وارد کند.
اگرچه او و عوامل فیلم در یک مصاحبه اعلام کردند که با گنجاندن عصرهای مختلف در این فیلم، سعی دارند تا به تمام دورههای مختلف نقد وارد کنند و نقد آنها فقط مربوط به یک دوره تاریخی نیست. فیلم جدید این کارگردان، یک پیام مشخص و واضح ندارد و بیشتر در مورد به وجود آمدن شرایط مختلفی است که یک انسان میتواند در آن قرار بگیرد و «لانتیموس» سعی میکند تا به صورت بسیار واضح، این اتفاقات را نشان بدهد که یکی از نقدها به فیلم، میتواند همین باشد.
فیلم بیچارگان نمیخواهد تلاش کند تا به ما نشان بدهد که هر شخصیت در آن دوره چه کاری انجام میداده، بلکه با بیان اینکه شرایط مختلف در هر دوره زمانی تا چه اندازه میتوانند مضحک بهنظر برسند، داستان را پیش میبرد و نقد خود را وارد میکند. ایدههایی که کارگردان در فیلم میگنجاند، ایدههای فمنیستی، قدرت بخشیدن به اقشار مختلف، نابرابری و فقر هستند که در نوع خود، بسیار جذاب است.
داستان فیلم موجودات بیچاره، درباره زن جوانی به نام «بلا» است که توسط دکتر «گادوین باکستر»، یک دانشمند، به زندگی بازگردانده میشود. در ابتدا، او یک زن ساده لوح محسوب میشود که زیر مراقبتهای دکتر باکستر قرار دارد؛ اما او مشتاق است که دنیای اطراف خود را کشف کرده و زندگی را به صورت مستقل یاد بگیرد. «بلا» در مواجهه با دنیایی که پیش روی آن قرار میگیرد، اتفاقات عجیبی را میبیند و با هرکدام، به شکل عجیبتری برخورد میکند.
با گذر زمان، «بلا» تصمیم به فرار میگیرد و با همراهی وکیلی به نام «دانکن ودربرن»، به سفری عظیم و ماجراجویی به سراسر قارهها میرود. او در این سفر نه تنها با جهان بیرونی آشنا میشود بلکه خود را میشناسد و به دنبال رهایی جنسی و برابری اجتماعی میگردد. «بلا» نماد یک دختر است که میخواهد در برابر آموزههای سنتی قرار نگیرد و در این فیلم برای نشان دادن آن، پنج مرحله را از زمانی که ذهن او کودک است، تا زمانی که بالغ میشود را طی میکند.
«بلا» در مورد هر چیزی که یک زن را مورد هنجار در برابر جامعه قرار میدهد را طی میکند و تبدیل به یک شخصیت مستقل میشود که در برابر اجبار، مستقل شده تنها ضعف او، معصومیتی است که در ابتدای فیلم حضور آن را پررنگ و در پایان فیلم، تقریباً کمرنگتر میبینیم. نکته جالبی که در بررسی فیلم بیچارگان لانتیموس باید به آن پرداخته بشود، شخصیت «بلا» است که از هر اتفاق، درس گرفته و تکامل پیدا میکند.
شخصیت او در داستان فیلم، یک شخصیت مستقل محسوب میشود که نماد استقلال فردی است. او از خواستههایش کوتاه نمیآید؛ حتی اگر آن درخواستها، از دید جامعه منفی باشند و او را تبدیل به یک فرد هنجارشکن کننند. شخصیت «ویلم دفو» که «گادوین» نام دارد و «بلا» آن را «گاد» (God به معنای خدا) صدا میکند، دقیقاً نشان از این دارد که رابطه این دو نفر، همیشه یک ارتباط خالق و مخلوق است.
فیلم Poor Things به طرز ماهرانهای، هم به عنوان یک داستانسرایی تصویری و هم به عنوان یک افسانه مثبت جنسی در مورد آرمانهای شرطیشده ما در مورد لذت جنسی را روایت میکند. این اثر، یک برداشت و تفسیر پدرسالارانه منحصربهفرد و عجیب و غریب از هیولای فانتزی فرانکنشتاین است که با بدبینی، این اتفاق را در هم میشکند و آن را نقد میکند.
وقتی علم، انسانیت، دین و فلسفه با همدیگر تلفیق شوند، فیلم Poor Things شکل مییابید. این اثر، یک اودیسه کاملا جادویی است که بهترین عملکرد حرفهای «اما استون» را تاکنون به همراه داشته و دقیقاً نشان میدهد که ما تا چه اندازه میتوانیم تحت کنترل اتفاقاتب باشیم که از پیش برای ما تعین شدهاند.
لانتیموس شیفتگی ذاتی به چیزهای عجیب و غریب دارد در این فیلم نیز او زندگی را در یک داستان وحشیانه به بلوغ میرساند. این اثر شاید بهترین فیلم آقای «یورگوس لانتیموس» نباشد؛ اما میتوان از آن به عنوان عامهپسندترین اثر او یاد کرد.
چیزی که داره توی دنیای امروزی خودشو نشون میده.
بازیگر نقش اول زن (اما استون) ، برای پختگی و رشد فکری نیاز داشت به حدی آزاد باشه که تبدیل به فاحشه بشه و بعدش دوباره مثل یه انسان روشنفکر به زندگی معمولی برگرده و ادامه بده. اما اولین شریک ش (مارک رافالو) که اون هم درگیر شهوت بود نمیتونه به روال عادی برگرده و به تباهی میره.
در آخر هم با مردی (رمی یوسف) ازدواجمیکنه که حتی رابطه هم نداشته.
یعنی چی؟
یعنی اینکه یک زن برای پختگی نیاز داره همه چیزو تجربه کنه (به اصطلاح عامیانه تر دنبا رو اباد کنه) ، اما یک مرد خوب باید از همان ابتدا خوب باقی بمونه.
یاد جمله ویکتور هوگو افتادم که باید با طلا نوشت:
مردهای خوب هرگز نصیب زن های خوب نمی شوند. چرا که زن ها عاشق مردهای بد می شوند و با مردهای خوب درد و دل می کنند. (نمونه این جمله رو فکر کنم همه ما از کسایی که توی زندگیمون دیدیم میتونیم تصور کنیم)
خلاصه اینکه نمیشه هنر فیلمسازی یورگوس لانتیموس رو انکار کرد ، اما بذر این تفکر تلخ از همین فیلم توی تفکر مردم کاشته میشه.
فیلم مستهجن، بی سر و ته، پوچ، سطحی و تا حدودی به نفع سرمایه داری است.
بحث کردن بیشتر حول این فیلم وقت تلف کردنه.