- بهار نوروزپور، همسر امیرعلی نبویان به سرطان مبتلا شد
- پزشکیان درگذشت بهرام بیضایی را تسلیت گفت
- زن افسونگر فرانسه درگذشت: بریژیت باردو که بود!؟
- دلنوشته مژده شمسایی در فراغ بهرام بیضایی
- چهره الناز شاکردوست ۱۹ ساله در اولین تجربه (عکس)
- نوید محمدزاده علیه ترانه علیدوستی استوری زد؟!
- رونمایی از عشق جدید سیدنی سوئینی؛ کریستین پولیسیچ کیست!؟ + عکس
- ایمانی اسمیت در ۲۵ سالگی کشته شد / بازداشت نامزد بازیگر «شیر شاه»
- ادیسه، فیلم جدید کریستوفر نولان؛ داستان، بازیگران و ... ؛ ماجرای اودیسه واقعی است؟
- گوگوش راز جدایی از بهروز وثوقی را فاش کرد
تحقیر علم، غثیان ذهن: نگاهی به فیلم بیچارگان (Poor Things)
نواندیش - آرش ملکی: بیچارگان ˗ نه یک فیلم که ˗ زنجیرهای است از تصاویر مشمئز کننده و غیر قابل تحمل که نه سرگرم میکند و نه کمترین اعتنایی به منطق درام در آن نهفته است.
معجونی از خُل بازی، جلوههای ویژه و اینسرتهای تهوع آور که با سر و صدای بسیار در ونیز، گلدن گلاب و ... جلب توجه نموده و شیفتگان سینمای پست مدرن را مرعوب ساخته. بیچارگان، داستان یک دانشمند کریه المنظر ˗ گادوین بَکستر ˗ است که به انجام آزمایشهای جنایتکارانه اصرار دارد و در پاسخ به هر جنایتی تنها به یک توجیه بسنده میکند: I’m a man of science!. گادوین، با جابجایی مغز مادر و نوزاد نارس او، دست به آزمایشی محیرالعقول زده و در نتیجه، موجودی پدید آمده که داستانِ «فیلم» روایت استحالة او است. این موجود، ˗ بِلا ˗ تنها برخوردار از مغز باستانی است و از عقل بهرهای نبرده. در نتیجه، رفتار او ناهنجار و ایجاد کننده موقعیتهای عجیب خواهد بود. موقعیتهایی که در پرتو رابطه عاطفی او با دستیار گادوین ˗ مکس مککندلز ˗ و سفر دور و دراز او با وکیلی شارلاتان ˗ دانکن وِدربِرن ˗ عجیبتر نیز میشوند.
مطلب مرتبط: بررسی و نقد فیلم بیچارگان 2023 Poor Things : کمدی سیاهِ عجیب و غریب که برای اما استون بفتا و گلدن گلوب آورد!
فیلمنامه آکنده از حفرههای روایی است. مثلاً معلوم نیست چرا گادوین که پیش از این بِلا را به طور اکید از خروج از خانه بازداشته، نه تنها تغییر موضع میدهد، بلکه او را به این ماجراجویی تشویق میکند. یا مشخص نمیشود چطور دانکن به زندان رفته و یا از آن خارج میشود. نمیدانیم آلفی چطور در بزنگاه به کلیسا رسیده یا اساساً چه انگیزهای پشت چنین آزمایش عجیبی نهفته است. استحاله بِلا از کودکی به بزرگسالی نیز دفعی و بی منطق است و پس از بازگشت به لندن با شخصی کاملاً متفاوت طرف هستیم. پزشک شدن او در پایان فیلم نیز در همین قواره میگنجد. به طور کلی در بیچارگان هیچ کنش دراماتیکی وجود ندارد و جریان وقایع، با اشمئزازی نهادینه در خل بازی بِلا، از شهری به شهر دیگر رفته و بر زمان فیلم میافزاید.
از لِنز بازی بی منطق لانتیموس که بگذریم، در قلمرو کارگردانی، جز تأکید بر نماهای مشمئز کننده و ضد سینمایی چیز دیگری برای ارزیابی وجود ندارد. همچنین انگیزه فیلمساز از رفت و برگشت پیوسته میان تصاویر رنگی و سیاه و سفید در نیمه اول فیلم نیز مشخص نیست. تصویربرداری فیلم یکدست نیست و در پرتو نماهای ناهمگون، مغشوش جلوه میکند. به واقع هیچکس، حتی اشخاصی که الفبای سینما را نمیدانند نیز نمیتوانند اینطور فاجعه بار تصویر بگیرند. تدوین نیز در خدمت درام ˗ که اساساً وجود خارجی ندارد ˗ نیست.
آرش ملکی
بازیگر نقش بِلا میتواند سمبلِ بازی فاجعه بار باشد. در واقع، اطوار جنون آمیز او در مقابل دوربین را نمیتوان «بازیگری» در مفهوم متداول آن دانست. به این ترتیب، سیل جوایز و ستایشها فاقد ارزش هستند. عملکرد سایر بازیگران نیز کم و بیش یکسان است زیرا وقتی قصهای پرورش یافته در میان نباشد، بازیگر به پشتوانة کدام هویت انتزاعی میتواند شخصیت پردازی کند؟ بیچارگان در یک نگاه، هیچ نیست جز تراوشات مضمحل از ذهن فیلمسازی ناشی که تماشای آن به هیچکس توصیه نمیشود.
متن سطحی و فاقد هنرشناسی بود. خنده دار ترین قسمتش اونجا بود که نوشته "به این ترتیب، سیل جوایز و ستایشها فاقد ارزش هستند".به کدام ترتیب واقعا؟!!
شما مشخص میکنید کدون ستایشها با ارزشند و کدوم بی ارزش؟ بر اساس چه ملاکی؟!!
فیلم چرتی بود
نقد کوتاه و خوبی بودمرسی




