- واکنش سپاه به توقیف کشتی تالارا
- تسلیت سید حسن خمینی به احمدی نژاد
- انتقاد مقام دولتی و حامی پزشکیان از حکم او به سقاب اصفهانی
- دعوت احمد علم الهدی از مردم برای برخورد با بیحجابی
- نحوه خواندن نماز باران و آداب قبل و بعد آن + دلایل خشکسالی و نباریدن باران
- محمود احمدینژاد عزادار شد
- عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب: رهبر معظم انقلاب مذاکره با آمریکا را بهعنوان موضوعی مشروط و تنها در چارچوب مصالح عالی نظام مجاز میدانند
- روایت تسنیم از ویدئوی دو ارتشی نما در مترو + عکس
شاهنامه؛ «حجاب» یا «دادگری»؟ / آقای علم الهدی! منیژه قبل از اینکه ادعا کند تنش را آفتاب ندیده، با بیژن ماجراها داشته است!
نواندیش: جواد رنجبر درخشیلر، شاهنامهپژوه در کانال تلگرامی اش نوشت:
در خطبههای نماز جمعه مشهد، خطیب گفته است: حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل میکند:
«منیژه منم، دُختِ افراسیاب،
برهنه ندیده، تنم آفتاب».
این نوع فهم و بیان شاهنامه، اساساً غلط است. یک بیت را از جایی درآوردن و خواندنِ بدون اینکه پس و پیش آن گفته شود، روشی مرسوم، اما غلط در شاهنامهخوانی است.
این بیت به این صورت در شاهنامه آمده است:
منیژه منم دُختِ افراسیاب
برهنه ندیدی، مرا آفتاب
جواد رنجبر
منیژه دارد خودش را به رستم معرفی میکند تا کمکشان کند.
مصداق "عفت"، قلمداد کردن منیژه، بسیار عجیب است. منیژه، دختر افراسیاب است. دشمن ایران، دیو و کسی که تمام وجودش پلیدی است. شاید بفرمایید به دخترش چه؟ او دختر پاکی بوده است.
اما این طور نیست. منیژه قبل از اینکه ادعا کند تنش را آفتاب ندیده، با بیژن ماجراها داشته است:
سه روز و سه شب، شاد بودند بهم
گرفته بر او خواب و مستی ستم
در چادر، سه روز و سه شب در اوج شادی بودند. وقت رفتن، منیژه دلش نیامد بیژن را رها کند. بیهوشش کرد و با خود به خانه بُرد. وقتی بیژن از بیهوشی نجات یافت، منیژه را در بغل خودش دید.
چو بیدار شد بیژن و هوش یافت
نگار سمن بر در آغوش یافت
بیژن و منیژه در همان خانه در حال مستی به دام میافتند و بیژن به دستور افراسیاب (پدر منیژه) به چاه انداخته میشود.
منیژه را به رخِ زنان ایران کشیدن چندان محترمانه نیست و مهمتر از آن اینکه حجاب یا بیحجابی در روزگار ما مسئلهای مربوط به تحولِ حقوق زنان است بر مبنای اندیشههای جدید. مثال آوردن از متنهای کهن که بر مبنای اندیشههای کهن صورتبندی شدهاند، دردی را دوا نمیکند. این مسئله را باید به زبانِ جدید طرح کرد و پاسخ داد.
ولی اگر در بهرهگیری از شاهنامه، اصراری وجود دارد، بهتر است به دادگری آن توجه شود که بسیار پررنگتر و مفصلتر و اساسیتر است و اتفاقاً به دردِ جامعه امروز هم بیشتر میخورد.
*تیتر از سایت است نه مطلب نویسنده.
وقتی امورات مملکتی ... وضعینش همین است که اکنون مشاهده می کنیم
شما نگران نباشید در چند جای دیگر هم از زبان زنان شاهنامه به حجاب اشاره شده است مثلا از زبان شیرین که یکی از ویژگی های زنان اصیل را حجاب می داندبسی سال بانوی ایران بدم
بهرکار پشت دلیران بدم
نجستم همیشه به جز راستی
ز من دور بُد کژی و کاستی
بسی کس به گفتار من شهر یافت
ز هر گونه یی از جهان بهر یافت
به ایران که دید از بنه سایه ام
وگر سایه تاج و پیرایه ام ...
چنین گفت شیرین که ای مهتران
جهان گشته و کار دیده سران
به سه چیز باشد زنان را بهی
که باشند زیبای گاه مهی
یکی آنک با شرم و با خواستست
که جفتش بدو خانه آراستست
دگر آنک فرخ پسر زاید او
ز شوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود
بپوشیدگی نیز مویش بود
|
کاش متن رو کامل میخوندی بعد نظر میدادی ... ایشون نوشتن : مهمتر از آن اینکه حجاب یا بیحجابی در روزگار ما مسئلهای مربوط به تحولِ حقوق زنان است بر مبنای اندیشههای جدید. مثال آوردن از متنهای کهن که بر مبنای اندیشههای کهن صورتبندی شدهاند، دردی را دوا نمیکند. این مسئله را باید به زبانِ جدید طرح کرد و پاسخ داد.... پس کاربرد نظر شیرین یا منیژه یا هر کس دیگه ، برای این عصر و زمانه دور از عقل و منطق است
|
خب منظور آقای علم الهدی اصالت حجاب در ایران بوده نه شخص منیژه
احسن بر شما با پاسخ ...
یعنی این رنجبر مرزهای سفسطه و مغلطه رو کیلومترها جابجا کرده
بهتر است علم الهدا اجازه دهند کنسرت قانونی در شهر مشهد برپا شود اعمال سلیقه در مقابل قانون و رای و خواست هزاران جوان ، اصلا کار درستی نیست .


