- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
محمد علیخانی عضو ارشد شورای اصلاح طلبان استان قزوین:
رقبا بدنبال ایجاد شکاف میان اصلاحطلبان و روحانی هستند
باید به رای مردم توجه شود، مطالبات مردم با توجه به رایشان در انتخابات اخیر در شعارهای آقای دکتر روحانی مشخص است؛ بالاخره چه کسی باید پیگیر تحقق شعارها و وعدههای دولت باشد؟ جز اینکه مدیران این دولت باید آنها را محقق کنند؟ آیا از نیروهای بازمانده از دولت قبل انتظار داریم به شعارهای این دولت عمل کنند؟ اگر عملکرد آنها خوب بود که کشور به این روز نیفتاده بود و مردم با رای خود، آن تفکر را کنار نمیزدند.
محمد علیخانی از شخصیتهای سیاسی استان قزوین است که زیاد اظهارنظر نمیکند؛ اما وقتی هم که حرف بزند، صراحتش شنونده را تحت تاثیر قرار میدهد. با او که نمایندهی استان در مجلس هفتم بوده و امروز یکی از مهرههای مطرح شورای اصلاحطلبان استان است.دربارهی وضعیت دولت روحانی و همچنین دولت محلی یعنی استانداری قزوین گفتگو کردیم و از شیوهی تعامل نمایندگان مجلس با دولت پرسیدیم. علیخانی معتقد است: «بخش زیادی از عقبماندگیها ریشه در تفکر بسته در قزوین دارد که در قالب مدیریت کنونی استان هم حاکم است؛ تا این تفکر بر استان حاکم باشد استان ما درست نخواهد شد.»
این گفتوگو که در روزنامه ولایت منتشر شده است، بشرح زیر می باشد:
فضای استان را پیش و پس از انتخابات 92 چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ فضای استان، مثل فضای کشور است؛ نمیتوان گفت بعد از انتخابات تغییری اتفاق نیفتاده است. فضای تنفس بخصوص برای منتقدان دولت گذشته باز شده؛ کسانی که در 8 سال گذشته پیش از این دولت هیچگونه فضایی حتی در حد جلسات محدود هم نداشتند و حق فعالیت و تنفس از آنها سلب شده بود. یادم نمیرود بعضی از جلساتی که بعضا در استان یا جاهای دیگر برگزار می شد، برخی نهادها، بعد از جلسه تعدادی از حاضران را احضار و تهدید میکردند که چرا به فلان جلسه و دیدار فلان شخصیت رفتهاید. برخوردهای بسیار بدی بود که به حمدا… با تدبیر آیتا… هاشمی و خاتمی و همراهی اصلاحطلبان این فضا نسبتا تغییر کرد. قبل از انتخابات 92 ریاست جمهوری جمعی از اقشار مختلف مردم و فعالان سیاسی از استان قزوین برای دیدار با آقای هاشمی به تهران آمده بودند. بعدها برخی افراد تماس گرفتند و خبر دادند که آنها را احضار کرده و مورد بازخواست قرار دادهاند که چرا به دیدار آقای هاشمی رفتهاید؟!
مواردی از این دست بسیار بود. به حمدا… این فضا در کشور به طور نسبی حل شده است.
چرا به طور نسبی؟
ـ برای اینکه اینها 8 سال همه چیز مملکت دستشان بوده و همه جا ریشه دواندهاند و از صدر تا ذیل برخی نهادها در استان و کشور این اتفاق افتاده و زمان میبرد تا این وضعیت حل شود و مشکلاتی که اینها ایجاد کردند اصلاح شود. در استان ما نسبت به بعضی جاها این جو امنیتی شدیدتر هم بود و هنوز هم برخی تقلا میکنند آن وضعیت را حفظ کنند، هنوز هم اگر جایی بتوانند قطعا اذیت و آزار و مانع تراشی میکنند.
دربارهی استاندار قزوین اظهارنظری از شما منتشر شد مبنی بر اینکه آقای روزبه تا زمان خاصی مهلت دارند؟
ـ در مورد آن مصاحبه، باید تاکید کنم که بخشی از آنچه در برخی رسانهها تیتر شد، با آنچه که مدنظر بود تفاوت داشت. ما هم روزنامهنگاریم و دنبال تیتری هستیم که جذاب باشد. آنجا بحث مهلت نبود؛ اصلاحطلبان جلساتی با استاندار داشتند، ایشان وعدههایی را در آن جلسات داده و گفته بود تا 80 درصد مطالبات را برآورده میکنم.
در مورد این قول استاندار حرف و حدیث زیاد شد قرار بوده خواستهها را برآورده کنند یا از اصلاحطلبان حامی دولت در مدیریتها استفاده کنند؟
ـ آنطور که دوستان موثق اصلاحطلب که با ایشان دیدار داشتند و به ما گفتهاند، آقای روزبه قول داده بود 80 درصد خواستههای اصلاحطلبان و حامیان دولت را برآورده کند. بخش مهمی از خواستهها نیز همان انتصاب مدیران شایسته و همسو با شعارهای دولت بود. به هر حال ایشان قول داده بودند که این تغییرات را تدریجا انجام خواهند داد. طی جلسات مختلفی که بین دوستان اصلاحطلب در استان برگزار شد. نظرات، مختلف بود. بعضی از دوستان معتقد بودند اتفاق چندانی نیفتاده و ما باید اعتراض کنیم و موضعگیری کنیم. بعضی دوستان دیگر میگفتند باید صبر کرد و مقصر همه این مشکلات استاندار نیست. شماری از آنها نیز معتقد بودند؛ مشکلات به وزارت کشور و چیدمان مدیریتی وزیر کشور بر میگردد. یادم هست در جلسهای که در دفتر حاج آقای علیخانی بودیم، آقای دکتر بهشتی سرشت صحبت کردند و گفتند؛ بهتر است تا شهریور 93 صبر کنیم تا عملکرد آقای استاندار روشن شود. البته بنده در مصاحبهای گفته بودم که باید تا خرداد ماه صبر کرد؛ یعنی در طی 6 ماه مشخص میشود که ایشان "چند مرده حلاج است". این تعبیر مهلت دادن نبود، بلکه میخواستیم در این مدت عملکرد ایشان را بررسی کنیم و ببینیم آیا واقعا پای قولها و شعارهای دولت میایستد؟
طبیعتا به دلیل مشکلات زیادی که به خاطر انتصاب افراد بیکفایت در دولت قبل ایجاد شده است و همچنین محدودیتهای استخدامی موجود در این دولت که به قول بعضی از وزرا دولت قبل استخدامهای چند سال آینده را هم پیشخور کرده اند، دست دولت جدید در به کارگیری نیروهای کارآمد و جدید به بدنهی دولت تا حدودی بسته است. این محدودیتها را نمیتوان کلا مرتبط به نوع تفکر استاندار دانست؛ یک بخشی را ایشان کملطفی کردهاند و بخش دیگر مربوط به محدودیتهای موجود بوده است.
نظر شما در مورد انتصاب استاندار چه بود؟
ـ با در نظر داشتن وعدهها و شعارهای این دولت و مطالبات مردم و شناختی که از آقای روزبه داشتم، مخالف انتصاب ایشان بودم. البته مواضع من مستقل است و نبایدآن را به حساب مواضع حاج آقا علیخانی گذاشت. به نظر من ایشان مناسب استانداری نبود، منتهی در شرایطی که تصمیم جمع بر این شد پذیرفتیم و بنا را هم بر حمایت صادقانه گذاشتیم. دلیل این امر هم این بود که برخی شخصیتهای استان بنا به ملاحظاتی با انتصاب ایشان موافق بودند لذا اصلاحطلبان نیز بر آن صحه گذاشتند.
اکنون عملکرد آقای روزبه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ برخی معتقدند امروز با گذشت یک سال از استانداری آقای روزبه، تغییری در استان احساس نمیشود و برخی هم میگویند که استان در این یک سال گذشته در اکثر زمینهها درجا زده است؛ البته به نظرم این یک واقعیت است که تغییر دولت به استان قزوین نرسیده است.
منظورتان تغییرات مدیریتی است؟
ـ متاسفانه هم در تغییرات مدیریتی و هم در تغییر رویکردها بسیار ضعیف عمل شده است؛ اینها باعث میشود که مردم از دولت مایوس شوند و فضای ناامیدی به وجود بیاید.
دغدغهی همهی مردم که سیاسی نیست؛ در موارد غیرسیاسی چطور؟
ـ اصلا سیاست را به کلی کنار بگذاریم، در مسایل غیرسیاسی عملکرد چگونه بوده است؟ سند چشمانداز توسعهی استان ما کجاست؟ در این یک سال برای احیای صنعت رو به موت استان چه کاری انجام شده؟ در این یک سال برای مشکلات کارگری استان چه اقداماتی شده؟ و چقدر سرمایه در بخشهای صنعت و کشاورزی و معادن و راه و مسکن جذب شده است؟
پس انتقاد شما از استاندار قزوین بیشتر توسعهای است تا سیاسی؟
ـ سیاست یک مفهوم انتزاعی نیست و در رابطهی مستقیم با مباحث توسعهای قرار دارد؛ اگر قرار بر روزمرگی باشد و فقط صبح را شب کنیم، همان روالی که در گذشته اتفاق افتاده همان را برویم، چه فرقی میکرد که دولت و مدیرانش چه کسانی باشند.
مدافعان استاندار میگویند؛ نمایندگان استان در انتصابات فشار میآورند تا عامل خودشان را بگذارند.
ـ اگر این مطلب درست باشد باید پرسید چرا آقای استاندار سکوت کرده است؟! انتصابات که دست اصلاحطلبان نیست. انتظار میرود مدیران دولت به رویکرد رای مردم در انتخابات پایبند باشند، در غیر این صورت، این دولت خواهد بود که هزینهی ناکارآمدی برخی از مدیرانش را خواهد پرداخت.
به نظر شما چه عملکردی باعث توسعهی استان و موفقیت دولت خواهد شد؟
ـ باید به رای مردم توجه شود، مطالبات مردم با توجه به رایشان در انتخابات اخیر در شعارهای آقای دکتر روحانی مشخص است؛ بالاخره چه کسی باید پیگیر تحقق شعارها و وعدههای دولت باشد؟ جز اینکه مدیران این دولت باید آنها را محقق کنند؟ آیا از نیروهای بازمانده از دولت قبل انتظار داریم به شعارهای این دولت عمل کنند؟ اگر عملکرد آنها خوب بود که کشور به این روز نیفتاده بود و مردم با رای خود، آن تفکر را کنار نمیزدند.
وضعیت استان نسبت به استانهای دیگر چگونه است؟
ـ متاسفانه استان ما به حقاش نرسیده است؛ بخش زیادی از این عقبماندگیها نیز ریشه در همین تفکر بسته در قزوین دارد که در قالب مدیریت کنونی استان باز هم حاکم است؛ تا این تفکر بر استان حاکم باشد استان ما درست نخواهد شد.
شما در زمان نمایندگی خودتان در مورد بحران آب استان زیاد اظهارنظر میکردید. با توجه به اطلاعاتی که در این زمینه دارید، عملکرد نمایندگان کنونی استان را در برابر بحران آب چطور ارزیابی میکنید؟
ـ من در مورد نمایندگان نمیخواهم ورود پیدا کنم و مردم باید قضاوت کنند. در مورد استان در جریان هستم که بعد از حاد شدن مشکلات آب و تبدیلش به حالت بحرانی تحرکاتی در استان انجام شد و غفلتهایی که در 8 سال دولت احمدینژاد شده بود، اثر خود را گذاشت. در اوایل دولت احمدینژاد من و حاج آقا علیخانی پیگیریهایی در مجلس کردیم و پیشنهادهای مشخصی برای رفع مشکل کمبود آب کشاورزی در استان دادیم و مکاتبات آن دوره با دولت و وزارت نیرو وجود دارد. انشاا... در آینده همهی اینها را منتشر میکنیم. شروع اولیهاش با حاج آقا علیخانی بود؛ ما هم پیگیری میکردیم. البته حاج آقا ابوترابی هم کمک میکردندو پیگیر بودند. خیلی از جلسات با حضور وزیر نیرو در دفتر آقای ابوترابی برگزار میشد، هر چند با وجود تمام پیگیریها، دولت گذشته توجه چندانی به این مسایل نداشت و هیچوقت اولویتش انجام کارهای زیربنایی در کشور نبود؛ یکی از مشخصههای دولت آقایان هاشمی و خاتمی انجام کارهای زیربنایی بود. دولت گذشته فقط در پی کارهای سطحی و زودبازده بود و همه چیز را به چشم رای میدید که کاری کند مردم فردا بیایند و رای بدهند؛ پول تقسیم کنند، در یک شهری بروند و مردم هورا بکشند، اینها هم وعده بدهند که این شهر را الان شهرستان میکنیم یا از اینجا جدا میکنیم و به استان دیگر میدهیم و مردم دست بزنند. جالب این است که اکثر وعدههایی هم که داده شد، عمل نشد.
چطور؟
ـ مثلا در سفر استانی به قزوین آمدند و گفتند بالای 100 مصوبه داشتهایم، نهایتش میدیدیم بندهایی که تصویب شده است غالبا همان چیزهایی بود که در بودجه دیده شده و عوامفریبانه میخواستند به اسم خودشان بزنند. اگر این ها را مصوب هم نمیکردند باید به خاطر بودجه انجام میشد. ما آمدیم تلاش کردیم و فشار آوردیم تا مطالعات انتقال آب شاهرود به دشت قزوین را جزو مصوبه گذاشتند. جالب این بود وقتی که در مصوبه گذاشتند باز هم انجام ندادند. به هر حال در وزارت نیرو با پاسخ منفی روبرو شد.
بحث گاز منطقهی الموت و رودبار شهرستان را پیگیری کردیم و در مصوبات گذاشته شد و مطالعاتش انجام شد. مکاتباتش الان موجود است که تازه در این دولت دارد نتیجه میدهد. از جمله این کارها همین بحث آب است که اخیرا در استانداری جلساتی برگزار شده و امیدوارم اینها رها نشود و با جدیت دنبال شود.
شما به عنوان کسی که یک دوره در مجلس نمایندگی استان را بر عهده داشته است، بفرمایید وظایف و اختیارات یک نماینده مجلس چیست؟
ـ قانونگذاری و مهمتر از آن، نظارت بر اجرای صحیح قانون، وظیفهی اصلی نمایندگان است. البته پیگیری مطالبات قانونی مردم و مشکلات حوزه انتخابیه نیز از وظایف نمایندگان است که در کنار وظایف ملی یک نماینده، مورد توجه مردم بخصوص موکلان حوزه انتخابیه میباشد. اما اینکه یک نماینده بیاید و بگوید در انتصابات، این آدم من باید فلان جا باشد و فلانی نباید باشد، قانونی نیست و لااقل در دورهی ما چنین چیزی نبود.
میگویند اینها هم وظایف و نظارت نمایندگی است.
ـ آقایان نمیخواهند بگذارند؛ دولتی که رای مردم را پشتوانهی خودش دارد، مدیری را که با برنامههایش همسو باشد روی کار بیاورد؛ اگر صبر و تحمل داشتند، چنانچه مدیری در کارش ضعف و اشکالی داشت با او مخالفت میکردند و خواستار برکناریاش میشدند. نظارت یعنی اینکه شما اگر مدیری را دیدی درست کار نمیکند بروی و بگویی به این دلایل ایشان شایسته این مقام نیست. البته واضح است که دلایل هم باید دلایل عملکردی باشد و نه دلایل سیاسی مثل اینکه بگویند چون آدم من نیست، نباید باشد!
هر جایی ضعف عملکرد دیدی برو اعتراض کن، بگو این باید عوض شود.
یعنی میگویید نگاهشان سیاسی است؟
ـ بله، دقیقا منظورم همین است که نگاهشان سیاسی است و به دنبال اثرگذاری بر انتخابات آینده هستند و نمیخواهند برخی از مدیرانشان تغییر کند تا بتوانند همچنان از رانتهایی که قبلا داشتهاند استفاده کنند. از وضعیت و پایگاه خود میان مردم خبر دارند و میگویند اگر فلان بخشدار یا فرماندار هم با من نباشد، کارم دیگر زار است.
مگر نتیجه را بخشدار و فرماندار تعیین میکنند؟
ـ همین قدر که بخشدار و فرماندار بیطرف هم باشد اینها این را نمیخواهند؛ میگویند حتما باید با من و آدم من باشد چون اگر بیطرف باشد من اصلا رای نمیآورم. یعنی نگاه صددرصد انتخاباتی و سیاسی است و جز این نیست. همهی اینها نگران آیندهاند و دست و پایی که میزنند هم برای انتخابات است. نمونه بارز آنچه اشاره شد تلاش برای نگه داشتن فرمانداران دولت قبل در شهرستانهای البرز و آوج است. با وجود اینکه وزیر کشور حکم انتصاب فرماندار جدید آوج را صادر کرده است، میآیند و میگویند این حکم اجرایی نخواهد شد و فلان شخص همچنان فرماندار آوج است.
آقای فاضل موسوی در مصاحبه با ولایت گفته بود این موضوع خلاف اصل 57 قانون اساسی درباره لزوم تفکیک قواست. نظر شما در این مورد چیست؟
ـ من با آقای موسوی موافقم. اینجا اصل تفکیک قوا زیر سوال رفته و نمایندگانی که باید قانونگذار و ناظر بر اجرای صحیح قانون باشند، خودشان قانونشکنی کرده و خلاف قانون اساسی عمل میکنند. به دولت میگویند فلان شخص را برای وزارت فلان، حق نداری معرفی کنی! در حالی که معرفی کردن افراد از اختیارات دولت است و ربطی به نماینده ندارد. رئیسجمهور طبق اختیارات قانونیاش معرفی میکند و نماینده هم طبق اختیارات قانونیاش میتواند رای مخالف یا موافق بدهد؛ اما اینکه بیایی پیش از معرفی تعیین تکلیف کنی که فلانی را حق نداری معرفی کنی، دخالت در امور قوهی اجرایی و خلاف قانون اساسی است.
نقش خود قوه اجرایی در پذیرش این خلاف قانون چیست؟
ـ متاسفانه وزارت کشور و استانداری هم که با اینها در فرآیند قانون شکنی دارند همکاری میکنند شریک جرم هستند. استاندار چرا اختیاراتش را به نماینده تفویض میکند؟ این خلاف قانون است و خلاف خواست مردمی است که رای به تغییر دادهاند. الان کار برخی نمایندهها به جایی رسیده که برای استانداران و مدیران کل استانها نیز تعیین تکلیف میکنند حتی برای انتصاب یک معاون یا مدیر شهرستان، مدیران استان را تحت فشار قرار میدهند که البته مدیران ضعیف هم بعضا تن میدهند.
الان برخی از مدیران منصوب این دولت در استانها حاضر نیستند در مقابل مخالفین، از دولت آقای روحانی دفاع کنند، فکر میکنید ضعف اصلی کجاست؟
ـ یکی از مهمترین اشکالاتی که الان وجود دارد آن است که متاسفانه برخی از وزرا و اعضای کابینه نیز همراه دولت نیستند. موضعگیریهای شخص رئیسجمهور بسیار خوب و قابل تقدیراست. در مسایل مختلف شخص رئیسجمهور مثل قضیه امر به معروف، مسایل هستهای و...، به جا، درست، شجاعانه و منطقی موضعگیری میکند اما در بدنهی دولت دیگر این چیزها را شاهد نیستیم و همان بالا ختم میشود. وقتی رئیسجمهور دربارهی چیزی موضع مشخص میگیرد، وزیرش هم باید همان موضع را بگیرد، استاندار و فرماندار و بخشدارش هم باید مواضعی همسو با آن بگیرند چرا که برنامه دولت این است و اینها همگی کارگزاران دولت و زیرمجموعه آن هستند و در غیر این صورت دولت نمیتواند به وعدههای خود عمل کند؛ زیرمجموعهی دولت باید به گفتمان دولت اعتقاد داشته باشد؛ اما این مساله امروز در این دولت دیده نمیشود.
همین هم میشود که میگویید دولت تنهاست و مدافع ندارد. در دولت آقای احمدینژاد، دولت اصلاحات و دولت آقای هاشمی این بوده، اما در دولت آقای روحانی تاکنون چنین چیزی مشهود نیست.
به نظر شما گفتمان اعتدال چقدر در بدنهی دولت تزریق شده است؟
ـ این چیزی که در بدنه میبینیم انفعال است نه اعتدال! در راس حرفهای خوب و موضعگیریهای خوبی میبینیم؛ اما در بدنه جز انفعال چیز دیگری دیده نمیشود.
استاندار یک بار در دفاع از دولت موضعگیری کرد اما دیگر تکرار نشد.
ـ مخالفین دولت این همه در تریبونهای مختلف به دولت حمله میکنند و دولت را تخریب میکنند. آیا فقط وظیفهی فلان روزنامهنگار است که از دولت دفاع کند؟ وظیفهی مدیران این دولت چیست؟ وقتی به ناحق تخریب و توهین میکنند چه کسانی باید جواب بدهند؟ به نظرم دلیل عدم دفاع از دولت این است که اعتقادی وجود ندارد، یعنی کسانی در مصدر امور قرار گرفتهاند که اعتقادی به اعتدال و گفتمان آقای روحانی ندارند وگرنه غیر ممکن است شما به راهی معتقد باشید و ببینید آن راه را دارند تخریب میکنند و بیانصافانه بر آن میتازند؛ اما کنج عافیت بگیرید و هیچ دفاعی نکنید! اگر اعتقاد داشتند پای این دولت میایستادند. حتی من شک دارم که بعضی وزرا و استانداران به روحانی رای داده باشند.
فکر نمیکنید به خاطر ضعف گفتمانی دولت در ترسیم دقیق مرزهای اعتدال بوده است؟ یعنی اعتدال را به عنوان تعارف و رودربایستی تعریف کردهاند و هر کسی هم به راحتی میتواند خودش را به اعتدال الصاق کند. فکر نمیکنید دایره اعتدال در این دولت بسیار باز است که هر چیز و هر کسی درونش جا میشود؟
ـ بله، الان بعضی از حامیان رقبای روحانی در انتخابات اخیر هم میگویند که ما از اول اعتدالگرا بودیم. برخی افراد در دولت قبل میگفتند ما اصولگرا هستیم. الان در این دولت میگویند ما اعتدالگرا هستیم. فردا هم معلوم نیست اگر دولت دیگری سر کار بیاید و شعار دیگری بدهد، اینها فردا نگویند ما از اول پیرو این گفتمان جدید بودیم. بعضی هاشان امتحان هایشان را پس دادهاند و بالاخره آنقدر جهت عوض کردهاند که ناظران سردرگم شدهاند خواسته اینها چیست؟!
بگذریم؛ تعریف اعتدال از نظر شما که حامی این دولت هستید چیست؟
ـ ما اعتدال را همان اصلاحطلبی میدانیم یعنی جزیی از اصلاحات است. یعنی لازمهی اصلاحات اعتدال است. اعتدال خارج از اصلاحات نیست و در اردوگاه اصلاحطلبان قرار میگیرد؛ اصلاحات در همهی زمینهها با افراط مخالف است. الان اکثر شعارها و موضعگیریهای آقای روحانی همان شعارهای اصلاحات است.
مثلا کدام شعار و موضعگیریها؟
ـ من تفاوت زیادی در شعارها و موضعگیریهای دولت سازندگی و اصلاحات با دولت اعتدال نمیبینم. همه میدانند آقای خاتمی شخصیتی اعتدالی دارد و تندرو نیست؛ آقای هاشمی که اصل اعتدال در این کشور است. این دولت همچون دولت اصلاحات، مخالف خشونت و قانونگریزی است. این دولت همانند دولت اصلاحات طرفدار تعامل با جهان است.
به نظر میرسد که دولت از نظر رسانهای ضعف شدیدی دارد؛ آیا تاکنون از تبیین گفتمان خودش عاجز بوده است؟
ـ این سخن درست است و دولت در این زمینه ضعف دارد و باید فکری برای آن شود؛ رسانهها میتوانند بازوی دفاعی دولت، یا تبیینکننده گفتمان اعتدال باشند اما دولت بهرهی مناسبی از رسانهها نمیبرد.
دلیل این مساله چیست؟
ـ اگر عمیقتر نگاه کنیم، دولتهایی که تا به حال روی کار آمدهاند دارای پایگاه اجتماعی مشخصی بودهاند. مثلا دولت آقای هاشمی از اول پایگاه مستحکمی در میان مردم و روحانیت اصیل انقلاب داشته و الان هم دارد و در کنار آن تکنوکراتها هم بودهاند. پایگاه دولت آقای خاتمی اصلاحطلبان، دانشگاهیان و روشنفکران بودند. پایگاه اجتماعی آقای احمدینژاد هم اصولگرایان بودند که از آن حمایت کردند و برخی از اقشار جامعه هم به خاطر شعارها و وعدهها، طرفدار آن دولت شده بودند. پایگاه اجتماعی دولت آقای روحانی اصلاحطلبان بودهاند و با حمایت آنان بود که ایشان توانست رای بیاورد؛ میخواهم بگویم پایههای این دولت روی دوش اصلاحطلبان است.
پس چرا دولت این را انکار میکند یا از اذعان به آن ابا دارد؟
ـ البته من جایی ندیدم و نشنیدم که آقای روحانی نقش قاطع و پررنگ اصلاحطلبان را در پیروزی خودش نادیده گرفته و نپذیرفته باشد. ایشان از همان سخنرانی چند روز قبل از انتخابات در ورزشگاه شیرودی و یا در اولین پیام پس از پیروزی در انتخابات که از صدا و سیما پخش شد به صراحت از آقایان هاشمی و خاتمی به عنوان حامیان خودش نام برد، بنابر این خود دولت هم میداند که حامی اصلیاش چه جریانی است.
جناح رقیب همیشه این پایگاه را انکار کرده است. مثلا اخیرا بعضی از شخصیتهای استان گفتند اصلاحطلبان در انتخابات 92 نقش چندانی نداشتند و....
ـ جناح رقیب طبعا تلاش میکند بین این پایگاه اجتماعی و دولت و آقای روحانی فاصله بیندازد و اینها را از هم بگیرد. میداند که دولت روحانی بر این پایگاه اجتماعی استوار است. رقبا هم این را میدانند و برای انتخابات آینده دنبال این هستند که بین اصلاحطلبان و روحانی شکاف ایجاد کنند. برخی افراد هم که در این دولت مشغول به کارند ـ اگر نه عامدانه ـ اما در همان مسیر ریزش بدنهی اجتماعی دولت روحانی گام برمیدارند.
این دولت اگر بخواهد موفق شود چه باید بکند؟
ـ باید به همان حامیان اصلی خودش تکیه کند؛ نه تنها از حامیان اصلیاش دور نشود که به آنها نزدیکتر هم بشود. از توان بالای حامیانش برای همین مسالهای که شما اشاره کردید یعنی بحث رسانهای و ارتباط با مردم استفاده کند. بسیاری از نشریاتی که در فضای محدود دوران احمدینژاد نیم نفسی هم میکشیدند، همینها بودند که از دولت روحانی حمایت کردند و همینها هستند که الان هم در حاشیه قرار دارند. دولت باید از اینها حمایت کند و با جذب رسانههای دلسوز، از حمایت اینها استفاده کند. هر چه بتواند به حامیان واقعیاش نزدیکتر شود، میتوان امیدوار بود که موفق شود و به شعارهایش عمل کند وگرنه به مرور زمان با توطئه دشمنان و رقبا و کسانی که نانشان در گرو تحریم و تنش بود و نمیخواستند این دولت فضا را آرام کند، آسیب خواهد دید.
شرایط 8 سال گذشته باعث شد که اصلاحطلبان نتوانند در استان فعالیت کنند، چه برنامهای برای گردآمدن و فعالیت مجدد آنها دارید؟
ـ یکی از برکات روی کار آمدن دولت تدبیر و امید این بود که فضا دوباره در کشور و استان باز شد تا فعالان سیاسی و اجتماعی دوباره بتوانند تنفس کنند و تجربیات گذشته باعث شد بخش زیادی از اختلافات گذشته بین اصلاحطلبان برطرف شود. در استان ما خوشبختانه این اتفاق افتاده است. در کشور و استان اختلاف سلایقی بین اصلاحطلبان بود اما الان همه منسجم شدهاند و برنامهریزیهایی در حال انجام است. بزرگان اصلاحطلب در استان و کشور مورد احترام همه هستند. تمام اصلاحطلبان با محوریت شخص آقای خاتمی در کشور توافق دارند و هیچ اختلاف نظری وجود ندارد.
در استان چطور؟
ـ در استان هم تمام اصلاحطلبان به محوریت آقایان؛ آیتا... تاکندی و حجتالاسلام قوامی و علیخانی اتفاق نظر دارند و حول این محور دارند نیروها را سازماندهی و برنامهریزی میکنند. جلسات منظم در حال برگزاری است اما هنوز اول راه هستیم؛ هر چه ما جلوتر میرویم این جلسات پختهتر خواهد شد و با مشارکت افراد فعال و تاثیرگذار و علاقمند به دولت و برنامههای آن منسجمتر خواهد شد و فکر میکنم وضعیت اصلاحطلبان استان نسبت به اصولگرایان به مراتب بهتر است و در جمع خودمان یعنی جبهه اصلاحات هیچ اختلافی نداریم و اتحاد و انسجام خوبی در جریان است.
چشمانداز آینده اصلاحات را چگونه میبینید؟
ـ آینده امیدوارکننده است؛ ما در شرایط بسیار سخت و ناامیدکنندهای توانستیم مقاومت کنیم و مردم توانستند در سختترین شرایط با ارادهی خود آن تفکر مخرب را کنار بزنند و راه را برای تغییر هموار کردند. یعنی مشخص و روشن شده است که هر وقت مردم اراده کنند کاری را انجام بدهند حتما این کار را خواهند کرد و ممکن است دیر و زود داشته باشد اما اصطلاحا سوخت و سوز ندارد. ممکن است یک دوره نگذارند اما دور بعد حتما اتفاق میافتد.
در مورد انتخابات مجلس چه برنامهای دارید؟
ـ این انتخابات برای هر دو جناح اصیل سیاسی اهمیت زیادی دارد. اینها خودشان را دارند برای مجلس آماده میکنند. اصلاحطلبان از انسجام و هماهنگی و رهبری واحدی در این زمینه برخوردارند. اما اصولگرایان با مشکلات زیادی مواجهاند. بین خودشان دعواست و تندروهایی مثل جبهه پایداری و... که بین آنها وارد شده و آسیبهایی هم که در این 8 سال به کشور وارد شد بیشتر از جانب همان گروههای افراطی و تفکرات متحجرانهشان بوده است. در آینده آنها هم تلاش شان را میکنند اما مشکلات زیادی خواهند داشت و بعید میدانم مشکلاتشان حل شود. آینده را برای اصلاحات مثبت میبینم. کشور در مسیر جدیدی قرار گرفته و اتفاقاتی در صحنه بینالملل هست و در داخل هم نوعی عقلانیت را شاهدیم، خود اصولگرایان معتدل هم قبول دارند که تندرویها آسیبزا بوده است.
برخی از اصلاحطلبان انتقاد میکردند که در 8 سال اخیر فرهنگ چاپلوسی در کشور نهادینه شد. الان در همین دولت روحانی و در همین قزوین خودمان، شما اصلاحطلبان و حامیان دولت چرا به چاپلوسان میدان میدهید؟
ـ فعلا که اصلاحطلبان در قزوین کنار بوده و در مسند نیستند تا کسی برایشان چاپلوسی کند!
در کل برخورد اصلاحطلبان با چاپلوسان چطور است؟
ـ همهی دورانها این چیزها بوده و هست. چاپلوسان کسانی هستند که در هر دورهای رنگ و چهره عوض میکنند. اینکه کسی با آمدن هر دولتی، جبهه عوض کرده و با همه معامله و زد و بند کند، همه به خصوص اصلاحطلبان با چنین چهرههایی به شدت مخالفند.
مهمترین اصلی که ما در اصلاحطلبی به آن اعتقاد داریم و چوبش را هم داریم میخوریم صداقت و راستگویی است. اصلاحطلبان مخالف دروغگویی هستند؛ هر کسی هم دروغ بگوید او را اصلاحطلب نمیدانیم. متاسفانه امروز طوری شده که هر کسی دروغ بلد نباشد میگویند ساده است. مثلا شما چیزی را قبول نداری، صریح میگویی من این را قبول ندارم، میگویند فلانی ساده است و سیاست ندارد. الان من آقای روزبه را قبول ندارم، اگر بیایم در مصاحبه دروغ بگویم که آقای روزبه خیلی خوب است و بهترین استاندار ایران است و...، میگویند این سیاست دارد. اما اگر صادقانه بگویم این را قبول ندارم، میگویند ساده است. متاسفانه این دروغگویی و انتظار دروغگویی در جامعه ما جا افتاده است. مبنای ما منافع شخصی نیست.
فقط به همین دلیل؟
ـ نه، اصل دوم اصلاحطلبی این است که به مسیر اعتقاد داشته باشیم. امروز نگوییم اصلاحطلبیم فردا قدرت دست اصولگرایان افتاد توبه کنیم و بگوییم اصولگرا هستیم. پس فردا اعتدالیون آمدند بگوییم ما از ابتدا اعتدالی بودیم.
نظر اصلاحطلبان دربارهی تخریبهای انتخاباتی چیست؟
ـ ببینید کارنامهی ما روشن است. به بعضی افراد در انتخابات مجلس هفتم افترا زدند. بر مبنای همان افترا هم، آنها را رد کردند و کنار گذاشتند. انصافا با وجود اینکه آنها در آن انتخابات رقیب ما بودند، هر جایی رفتیم گفتیم حاضریم شهادت بدهیم به آنها افترا زده شده و آن اتهامات از اساس نادرست است. جناح اصولگرا آن افتراها را زد.
ما همان موقع محکوم کردیم و گفتیم این حرفها دروغ است. الان هم که آن آقا با ما نیست، باز هم اگر بپرسند نمیگوییم چون طرف با ما نیست خلاف واقع بگوییم؛ باز هم راستش را میگوییم که همهی آنها افترا بوده و دروغ است. این جزو اصول اصلاحطلبی است که حتی به مخالف ما هم اگر افترا و تهمت بزنند ما موضعگیری میکنیم و از حیثیت او دفاع میکنیم. شما که میدانید چه افتراهایی بود. رفتند کتبی نوشتند و به شورای نگهبان دادند که فلانی، فلان کاره است؛ این مسلمانی نبود. اصلاحطلب واقعی برای خودش اصول دارد و هرگز درصدد تخریب، ترور شخصیت و خواستار اعدام مخالف خود نمیشود.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
وزارت کشوربخصوص استانداری قزوین به خانه تکانی جدی نیازدارد.استاندارقزوین هنوزنمی نمی داندهمه مدیران معاونت سیاسی وامنیتی ازفعالیت ستادجلیلی ومخالفان برنامه های دولت هستند؟اصرارایشان برحفظ آنهابعدازگذشت یک سال جای بسی سئوال است وخودعاملی درکاهش پایگاه اجتماعی رییس جمهورمی باشد.
درود بر فرزند بزرگ شیخ قدرت مرد بزرگ مثل پدر
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.