- مرگ مشکوک مهران رحیمی قاضی سابق
- احمد خاتمی: از حجاب عقب نشینی نخواهیم کرد
- واکنش علم الهدی به درخواست مقام دولتی برای بازگشت معین و بهروز وثوقی / مردم در بحث حجاب تماشاچی نباشند
- مرگ بحث برانگیز یک پزشک دیگر: علت فوت دکتر سمیرا آل سعیدی چیست!؟
- عکس وایرال شده از تجمع حمایت از طرح عفاف و حجاب در قم
- انتقاد میرسلیم از عدم رعایت شان رئیس جمهور در سفر پاکستان
- توضیح سردار رادان درباره نقش رئیسی در طرح نور و حجاب: رئیس جمهور حساب رای را نکرده؛ ایستاده تا حیا، دین و عفت در جامعه ساری و جاری باشد
- جهانگیری: مگر آقایان قبل از مجلس فعلی نگفتند ما خیزش برای حل مشکلات اقتصادی هستیم؟ پس چه شد!؟
- همسر آیت الله سیدمصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت
- حق با آقاي ذوالنور است!
استاد محمدحسین شهریار در سال 1363 قطعه شعری را در وصف نمازجمعههای هاشمی با عنوان «پای خطبههای رفسنجانی» سرود و با دستخط خود برای امام جمعه تهران فرستاد.
به گزارش «انتخاب»، متن کامل این شعر استاد شهریار به شرح زیر منتشر کرده است:
ای غریو تو ارغنون دلم / سطوت خطبهات ستون دلم
خطبههای نماز جمعه تو / نقشه حمله با قشون دلم
چه فسونی است در فسانه تو / که فسانه است از او فسون دلم
با دلی لالهگون تو را گوشم / ای لبت لعل لالهگون دلم
چشم از نقش تو نگارین است / مینگارد مگر بخون دلم
عقل من پاره میکند زنجیر / که به سر میزند جنون دلم
من هم از آن فن و فنون دانم / که جنون زاید از فنون دلم
وز مواعظ که میکنی آنگاه / صبر می زاید از سکون دلم
انقلاب من از تو اسلامی است / که حریفی به چند و چون دلم
گوهر شبچراغ رفسنجان / ای چراغ تو رهنمون دلم
کفهای همتراز خامنهای / در ترازوی آزمون دلم
بازوان امام آنکه دگر / بیقرین است در قرون دلم
چشم امیدی و چراغ نوید / هم شکوهی و هم شگون دلم
در رکوع و سجود خامنهای / من هم از دور سرنگون دلم
خاصه وقت قنوت او کز غیب / دستها میشود ستون دلم
او به یک دست و من هزاران دست / با وی افشانم از بطون دلم
عرشیان میکنند صف به نماز / از درون دل و برون دلم
من برون نیم خدا داند / کاین صلا خیزد از درون دلم
دل مدیون سبک شود بارش / که ادا میشود دیون دلم
پیرم از چرخ واژگون و علیل / بشنو از بخت واژگون دلم
چون کمانی خمیدهام لیکن / تیر آهی است در کمان دلم
طوطی عشقم و زبان از بر / جمله ماکان و مایکون دلم
در ترازوی سنجشم مگذار / ای کم از عشق تو فزون دلم
درس من خارج است و حاشیه نیست / که دگر فارغ از متون دلم
درسی و بحثی از تن و جان نیست / دل به جانان رسیده چون دلم
شهریارم لسان هاتف غیب / شعر هم شانی از شئون دلم
لینک کپی شد
نظر شما