- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
شباهت هاى ترامپ و صدام در قبال ايران
گفت و گوي روزنامه سازندگي با دكتر مهدى ذاكريان استاد حقوق و روابط بين الملل و مدير مسئول فصلنامه مطالعات بين المللي:
در بسیاری از بحران ها، دولت مردان و سیاست ورزان تصورات تحریف شده ای از وقایع دارند.
شیوه عمل و بررسی گفتار ترامپ و پمپئو یادآور رفتار صدام در سال 1359 است. او از انصاف و عدالت سخن می گفت ولی یک تفاهم بین المللی را پاره کرد و به خاک کشوری دیگر حمله کرد.
رژیم ترامپ و پمپئو دقیقا همین خط مشی را در پیش گرفته اند. از سویی در سخنرانیهای خود از دفاع از مردم ایران دم میزنند و از سوی دیگر ملت ایران را مورد اهانت، حمله و تحريم قرار می دهند.
فرق چندانی میان ترامپ و صدام وجود ندارد. به باور من مقایسه این دو با یکدیگر در نوشتار اخیر آقای رییس جمهور در واشنگتن پست تحلیل درستی است.
عمل ترامپ در نقض برجام، نقض توافق آب و هوایی پاریس، خروج از یونسکو و شورای حقوق بشر، تهدید قضات دیوان کیفری بین المللی و همه آنچه مانند اینهاموید پاسخ فروید به انشتین است. فروید گفته بود:
شک دارد که انسان ها بتوانند تمایلات غیر عقلانی شان را تحت کنترل درآورند. ترامپ اکنون در حیات غریزی خویش اسیر است.
او با این کارها نفع مالی کوتاه مدت و غريزي امریکایی ها را با زیان بلند مدت که بعدها پدید می آید می پوشاند.
کف زدن ها و نگاه های متمرکز بر رفتارهای ترامپ هم سبب شده تا وی به خود شیفته ای روانی مبدل شود که از قهرمانی متوهمانه خود لذت برد.
او با در هم آمیختن حرف حق و باطل، خود را حق به جانب نشان می دهد. اینجاست که واکنش منطقی ما در جامعه بین المللی فرصتی بی نظیر برای ملتی صلح دوست چون ایران پدید می آورد.
اکنون که او از مذاکره دم می زند، ایران نباید مخالف مذاکره باشد. اینکه عنوان شود به هیچ عنوان با ترامپ مذاکره نمیکنیم، افتادن در دام ترامپ است.
بر عکس باید گفت دانش روابط بینالملل و فرهنگ و تمدن کهن ما و دین والای ما به ما یاد داده است که در هر شرایطی برای گفتگو و مذاکره آماده باشیم.
بالاتر از مذاکره در فرهنگ ما، پایبندی به تعهدات مذاکراه است. لذا مذاکره مشروط به شروطی است. یکی از شروط این است که تعهدات مذاکره و نتایج منجر از گفتگو نقض نشود.
ایران یک بار با آمریکا این تجربه را داشته و نتایج مذاکره مورد نقض قرار گرفته است. بنابراین، هر زمانی که شرایط انجام تعهدات گفتگوهای قبلی احیاء شود، خسارات نقض آن جبران شود و تعهد به عدم تکرار آن ارایه شود، مذاکره با ترامپ نیز انجام خواهد گرفت.
استراتژی ایران باید به گونهای باشد تا کشورهایی که امروز در کنار ما قرار گرفتهاند، در جبهه ما قرار گیرند و همراه ایران در جامعه بینالمللی در برابر امریکا بایستند.
نه گفتن مطلق به مذاکره یعنی همین کشورهایی که در کنار ما ایستادهاند، به مانند اتحادیه اروپا، را از خود برانیم.
ضروری است توانایی آن را داشته باشیم تا جبههای بینالمللی برای پشتیبانی خود ایجاد کنیم. در این راستا، نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی مناسب است.
ایران برای رویارویی و به چالش کشیدن ترامپ در مجمع گزینههای زیادی در دست دارد. خروج ترامپ از توافقنامه پاریس و ترانس پاسفیک، پشت پا زدن به ناتو و نفتا، وضع تعرفههای تجاری بر روی کشورهای دیگر که نقض قوانین سازمان تجارت جهانی است، نقض برجام و قطعنامه شورای امنیت و ... سبب می شوند تا ایران در جامعه بینالمللی گزینه های متعددی در دست داشته باشد.
در صورتی ایران میتواند از این گزینه ها بهره گیرد که با برنامه و پیشنهاد در مجمع حضور یابد. همانطور که در گفت و گوی هفته گذشته ام با این روزنامه تاکید کردم یکی از برنامه ها و پیشنهاد های اصلی ایران در مجمع عمومی میتواند پیشنهاد قطعنامه حمایت از چندجانبهگرایی و مقابله با یک جانبهگرایی آمریکا باشد.
باید توجه داشت که چندجانبهگرایی سیاسی بدون چندجانبه گرایی اقتصادی محتوم به شکست است. به همین روی راهکارهای چند جانبه گرایی اقتصادی در آن پیشنهاد تببین شود.
معاملات اقتصادی و بانکی میان کشورها و شرکت های فراملی غیرمعامله کننده با آمریکا مورد توجه واقع شود. تعاملات بازرگانی کمپانیهایی که می توانند با مساله اقتصاد چندجانبه گرا به کمک چندجانبهگرایی سیاسی بیایند فراموش نشود.
بهره گیری از ظرفیت نهادهای منطقهای و فرامنطقهای نباید نادیده گرفته شود. وضع مالیات و تعرفه بر کالاهای آمریکایی، میتواند آمریکا را به ماندن در معاهدات بینالمللی و احترام به چند جانبه گرایی وادار کند.
معتقدم ایران به استانداردهای حرفه ای دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری نزدیک است، ولی در اجرای تصمیم حرفه ای تاخیر دارد. بدتر اینکه تصمیم های خوب در زمان خودشان اتخاذ نمي شوند.
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.