- تصویر پربازدید از سحر دولتشاهی در حال ورزش در باشگاه (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم - میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن آهنگ
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
حسین کاشیان درگذشت
فارس: حسین کاشیان هنرمند شناختهشده رشته نقاشی و خوشنویسی که مدتی در بیمارستان بستری بود، دار فانی را وداع گفت.
این هنرمند، در سالهای آغازین دهه ۶۰ به عنوان رئیس موزه هنرهای معاصر تهران در مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشغول به کار شد و پس از آن به عنوان کارشناس آثار هنری در اداره کل هنرهای تجسمی به فعالیت پرداخت.
کاشیان همچنین یکی از نخستین هنرمندان ایرانی بود که آثارش به حراج کریستیز راه یافت.
استاد کاشیان از شاگردان مکتب فرشچیان بود، بهمن ماه 1396 خودش را اینگونه معرفی کرده: «متولد مرداد سال ۲۱ هستم و سال ۴۲ به مدرسه کمالالملک میرفتم. آن زمان هم در انجمن خوشنویسان بودم، هم به خدمت اقای فرشچیان میرسیدم. اما چون خانواده موسیقیایی دارم و برادرهایم، داییم، پدر و مادرم در این فضا هستند، خودم هم به موسیقی علاقهمند شده بودم و در کودکی ضرب میزدم و البته صدای خوبی هم داشتم.
اولین شغل رسمی من در رادیو بود، سال ۴۷ و در حقیقت دو سال در دوران اوج رادیو کار میکردم. برای این کار در دفتر فنی شورای موسیقی امتحان دادم و قبول شدم و نت مینوشتم. کسی که نت مینویسد، غیر از اینکه خط خوبی باید داشته باشد، سواد موسیقیایی هم لازم است بداند که من هم ویولن را یاد گرفتم. در آن زمان به تعداد نفراتی که در ارکستر هستند، نتها را با خط خوش موسیقی مینوشتیم.
من نقاشی ایرانی را پیش استاد فرشچیان یاد گفتم. خط هم از کودکی در مدرسه تمرین میکردم و سال ۴۲ انجمن خوشنویسان رفتم و پیش استاد میرخانی خط یاد گرفتم. بعد از انقلاب در مرکز هنرهای تجسمی کار میکردم. و در سالهای ۶۱ و ۶۲ هم مدیر موزه هنرهای معاصر بودم.
سپس مسئولیت کارشناسی آثار هنری در مرکز را برعهده گرفتم و باید درباره هر اثری که قرار بود از ایران خارج شود، نظر میدادم. از اواخر سال ۶۳ تا ۷۱ در این مَسند بودم و در این مدت هیچ اثری از ایران خارج نشد که دیگر برنگردد و حتی بعضیها که نمونههای ملی بودند را اجازه نمیدادم خارج شوند. چون به هر حال بعضیها بودند که میخواستند آثار را شخصی از کشور خارج کنند و بفروشند. آثاری که ملی میشود نباید از کشور خارج شوند و این موضوعی است که در تمام جهان مرسوم است. البته امروزه دیگر این قانون مطرح نیست. نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که هر اثری که برای ایران باشد و این موضوع را بتوان ثبت کرد را بر اساس قانون یونسکو میتوان به کشور برگرداند، حتی برخی از آثاری که الان زینت موزههای بزرگ دنیاست را میتوان برگرداند، اما کاریست که باید پیگیری شود. بعد از آن بازنشسته شدم اما باز هم دعوت به کار شدم و در مرکز برای قیمت گذاری آثار حضور پیدا کردم.»