- سفر لاریجانی به روسیه چه معنایی دارد؟
- کیهان با حمله به ظریف از روسیه و لاوروف دفاع کرد
- آقای سرلشکر صفوی! دعا کن خدا لیاقت شهادت عطا کند حتي اگر «در استخر» باشد!
- نقش داماد رئیس جمهور در مذاکرات آتی ایران - آمریکا
- انتقاد علم الهدی از ناطق نوری
- امام جمعه قم: جامعه مؤمن باید در برابر جبهههایی که نماد بیبندوباری و انحراف هستند، متحد بایستند
- نگذارید دهان روحانی و ظریف باز شود، ضرر می کنید!
- فواد ایزدی: آمریکا قبل از حمله به فردو به ایران خبر داده!
- تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» با مشارکت دستگاههای اجرایی / ۸۰ هزار آمر به معروف در تهران فعال میشوند
- خبر سخنگوی حزب ندا درباره لیست انتخابات شوراها
افشاگری از اتفاقی عجیب در آخرین روزهای کاری دولت سیزدهم!

روزنامه جمهوری اسلامی از انتخاب مولوی فیضالرحمن عطایی به عنوان سرپرست کنسولگری افغانستان در مشهد به شدت انتقاد کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی، با انتشار مطلبی، از انتخاب مولوی فیضالرحمن عطایی به عنوان سرپرست کنسولگری افغانستان در مشهد به شدت انتقاد کرده است.
در بخشهایی از این مطلب آمده است؛
مولوی "فیضالرحمن عطایی" فرد معرفی شده به عنوان سرپرست کنسولگری افغانستان در مشهد از مولویهای طالبان است که مدتی قبل با لطایفالحیل و به عنوان دیپلمات به این نمایندگی تحمیل شده بود. عطایی جانشین یک به اصطلاح دیپلمات دیگر تحمیلی طالبان در کنسولگری مشهد به نام "دکتر سلیم" است.
دکتر سلیم همان دیپلماتی است که یک عکاس ایرانی را پنهانی و با نیرنگ به داخل کنسولگری افغانستان در مشهد کشانده و تا حد مرگ شکنجه کرد. اگر تصادفا این ماجرا افشا نمیشد، شاید این شهروند ایرانی اکنون زنده نبود. این دیپلمات--تروریست پس از این شیرینکاری، بدون هیچ پیگردی از ایران به افغانستان عودت داده شد.
سرکنسول جدید افغانستان در مشهد، همچنین یکی از همان سه آدمربای معروفی است که چندماه پیش با ماشین پلاک دیپلماتیک و بدون اطلاع سرکنسول وقت، قصد ربودن "قاریعیسی محمدی" [یک چهره سرشناس اپوزیسیون ضد طالبان] در فرودگاه بینالمللی مشهد و انتقال فوری وی به افغانستان را به قصد کشتن وی داشتند.
اکنون یک سوال ساده پیش میآید. چرا در آخرین روز کاری دولت سیزدهم به فوریت و با این عجله چنین تصمیم حساس و البته خطرناکی بدون توجه به ابعاد پیچیده و زوایای تاریک آن اجرا و ناگهان در این برهه این امتیاز عجیب تقدیم طالبان میشود؟ چرا با وجود حضور انبوه دیپلماتهای متخصص، توانا و خوشسابقه، همای سعادت بر شانه آلوده این طالب تروریست که در ماجرای آدمربایی رسما دخیل بوده فرود میآید؟ چرا چنین فرد مشکوکی به ریاست رسانده میشود؟
آیا هرگز اندیشیدهایم اگر این تروریستها در آن عملیات آدمربایی در خاک ج.ا.ایران و در فرودگاه بینالمللی یک کلانشهر ایران موفق میشدند، فاجعهای بدتر از ترور "جمال قاشقچی" رخ میداد و آبروی ج.ا.ایران در جهان به خطر میافتاد؟ چطور یک مرکز مهم دیپلماتیک به کسانی سپرده میشود که سابقه سوء استفاده از مصونیت سیاسی و اعتماد کشور میزبان را برای اجرای اهداف و عملیاتهای تروریستی در خاک آن کشور داشتهاند؟