- مسجدی، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه: اگر آمریکا رویکرد مثبتی داشته باشد و مذاکرات با رضایت طرفین پیش برود، گفتوگوها میتواند نتیجهبخش باشد
- موشکهای کروز چقدر سرعت دارند؟
- رهبر انقلاب: گفتگوهای عمان یکی از دهها کار وزارت خارجه است
- حضور فرماندهان سپاه در تیم مذاکره کننده صحت دارد!؟
- چرا محل مذاکرات از «رم» به «مسقط» تغییر کرد؟ کدام طرف درخواست داد؟
- ۹ نکته و خبر ناگفته از جزییات مذاکره ایران و آمریکا در عمان
- کیهان: حامیان مذاکره بیمار، دیکتاتور و ساده لوح اند / برای کاهش قیمت دلار شهید سلیمانی را هزینه کردند
- ویتکاف: مذکرات دور اول با ایران سازنده بود
- آقای علم الهدی! مگر در این سه سال، پیامبر جدیدی آمده است؟
- واکنش سفیر ایران در عمان به ماجرای خودکار طلاکاری شده و غریب آبادی
کمونیسم یا کمونیزم یعنی شیطان پرستی؟! / بحثی که تتوی شمشیر پایتخت باز کرد!

در سریال پایتخت موضوع کمونیسم مطرح شد. این مفهوم را بررسی میکنیم.
به گزارش تجارت نیوز، کمونیزم و شیطانپرستی دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند که ریشهها، اهداف و مبانی فکری جداگانهای دارند.
کمونیزم چیست؟
کمونیزم یک ایدئولوژی سیاسی-اقتصادی است که هدف آن ایجاد جامعهای بیطبقه است، جایی که مالکیت خصوصی بر ابزار تولید (مانند کارخانهها، زمینها) از بین میرود و منابع به صورت اشتراکی مدیریت میشود.
این نظریه بر پایه آثار کارل مارکس و فردریش انگلس شکل گرفته و بر عدالت اجتماعی، برابری اقتصادی و لغو سیستم سرمایهداری تأکید دارد. در قرن بیستم، کشورهایی مانند اتحاد جماهیر شوروی و چین مدلهای کمونیستی را اجرا کردند، اما در عمل با انتقاداتی مانند سرکوب آزادیهای فردی و ناکارآمدی اقتصادی روبهرو شدند.
کمونیسم یک ایدئولوژی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که هدف نهایی آن ایجاد جامعهای بیطبقه، بدون مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، و مبتنی بر برابری کامل اقتصادی و اجتماعی است. این نظریه بر پایهٔ آثار کارل مارکس و فریدریش انگلس، بهویژه کتاب «مانیفست کمونیست» (۱۸۴۸) و «سرمایه» (۱۸۶۷)، شکل گرفت و در قرن بیستم به یکی از نیروهای محرک اصلی تحولات جهانی تبدیل شد.
مبانی نظری کمونیسم چیست؟
۱. ماتریالیسم تاریخی:
مارکس معتقد بود تاریخ بشر بر پایهٔ مبارزهٔ طبقاتی (مثلاً اربابان و بردهها، فئودالها و دهقانان، سرمایهداران و کارگران) پیش میرود. پایان این مبارزه با پیروزی پرولتاریا (طبقهٔ کارگر) و ایجاد جامعهای بیطبقه رقم خواهد خورد.
۲. لغو مالکیت خصوصی:
در جامعهٔ کمونیستی، مالکیت خصوصی بر ابزار تولید (کارخانه ها، زمینها، منابع طبیعی) از بین میرود و همهٔ منابع بهصورت اشتراکی مدیریت میشود. هدف، پایان استثمار انسان توسط انسان است.
۳. دولت به مثابه ابزار تغییر:
مارکس معتقد بود برای گذار از سرمایهداری به کمونیسم، یک مرحلهٔ موقت به نام «دیکتاتوری پرولتاریا» لازم است که در آن دولت، قدرت را در دست کارگران متمرکز میکند تا ساختارهای سرمایهداری را از بین ببرد. با تکمیل این فرایند، دولت بهتدریج محو میشود.
۴. جامعهٔ بی طبقه:
در مرحلهٔ نهایی، جامعهای شکل میگیرد که در آن نیازهای همهٔ افراد بر اساس اصل «از هرکس به اندازهٔ توانش، به هرکس به اندازهٔ نیازش» تأمین میشود.
انتقادات و چالشهای کمونیزم چه بود؟
۱. سرکوب آزادیها: حکومتهای کمونیستی در عمل معمولاً به نظامهای تکحزبی و اقتدارگرا تبدیل شدند که مخالفان را سرکوب و آزادی بیان را محدود میکردند.
۲. ناکارآمدی اقتصادی: برنامهریزی متمرکز اقتصادی در کشورهایی مانند شوروی نتوانست با نوآوری و انگیزههای فردی در سرمایهداری رقابت کند و به رکود و کمبود کالاها انجامید.
۳. انحراف از ایدهآلها: بسیاری از رهبران کمونیست در عمل به ایجاد یک «طبقهٔ بوروکرات» جدید متهم شدند که امتیازات خاصی داشتند و با ایدهٔ برابری در تضاد بودند.
کمونیسم امروز: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱، نفوذ کمونیسم بهعنوان یک الگوی حکومتی کاهش یافت. با این حال:
چین: اگرچه حزب کمونیست حاکم است، اما با پذیرش عناصر سرمایهداری (سوسیالیسم با ویژگیهای چینی)، به یک قدرت اقتصادی تبدیل شده است.
کرهٔ شمالی: بهعنوان یک دولت کمونیستیِ بسیار بسته و خودکامه باقی مانده است.
کمونیسم به عنوان یک ایدهآل، الهامبخش مبارزات برای عدالت اجتماعی بوده است، اما اجرای عملی آن با مشکلات ساختاری، انسانی و اقتصادی همراه بود.